سلام
چند روزی است که این بازی کتاب های نخوانده در وبلاگستان دست به دست میچرخد و بالاخره از طریق مریم عزیز به بنده هم رسید.خب راستش من عادت ندارم کتاب بخرم و نخونم و اگر کتابی رو نخوندم به دلیل کمبود وقت بوده.
یه نگاهی به کتابخونه ام میاندازم.حدود 2 طبقه اش کتاب های دوران بچگی هست ( از این کتاب ها که پر نقاشی و شعر و ایناست ) 2 طبقه ی دیگه هم همه جور کتابی هست.هر چی نگاه میکنم به غیر از 2-3 تا کتاب کتابی نیست که ازش خوشم نیومده باشه:
1- بک: این کتاب جلد چهارم مجموعه نبرد با شیاطین از درن شان هست که این روزها دارم پنجش رو میخونم. جلد چهار رو تا نصفه خوندم بعد دیدم هر چی جلوتر میرم هیچ جاذبه ای واسم نداره،پس گذاشتمش کنار!
2- هزار و یک شب: سه جلد کتاب که از دوستم هدیه گرفتم.مطمئنا باید قشنگ باشه، اما با فونت مورچه ای نوشته شده و متنشم روان نیست، پس نخوندمش.
3- باباگوریو: این کتاب و مامانم از لای کتاب های قدیمیش داد بخونم،یکمش رو که خوندم دیدم مزخرفه!
4- کوه پنجم: این کتاب از پائولو کوئیلو هست که تو نمایشگاه خریدم. به هوای این که شاید مثل کیمیاگر باشه، اما این یکی هم تو زرد از آب در اومد!
5- کتاب های دکتر شریعتی: مجموعه ی کاملش رو پدرم داره که حسرت کامل خوندنشون به دلم مونده!
6- کتاب های آنتونی رابینز: که چندین و چند جلدش رو اون موقع ها که به روانشناسی علاقه مند بودم خریدم.البته هنوزم دوست دارم بخونمشون ولی وقت نمیشه.
خب از مریم عزیز ممنون که من رو دعوت کرد و از طرف من این دوستان دعوت هستند :
کوچه باغ ، شیخ و الشیوخ ، اتاق من ، کمال ، ذهن خاکستری و پدرام